به رستم چنین گفت کاوس کیکه از کوه البرز تا برگ نیهمی رُفت خواهد به گردش سپهرنباید فکندن بدین خاک مهریکی زود سازد، یکی دیرترسرانجام بر مرگ باشد گذرتو دل را بدین رفته خرسند کنهمه گوش سووی خردمند کناگر آسمان بر زمین بر زنیبپری و از آب آتش کنینیاری همان رفته را بازِ جایروانش کهن شد به دیگر سرایمن از دور دیدم بر و یال اوچنان برزبالا و گوپال اوزمانه برانگیختش با سپاهکه ایدر به دست تو گردد تباهچه سازی و درمان این کار چیست؟برین گونه تا چند خواهی گریست؟"شاهنامه (تصحیح خالقی مطلق)/ پادشاهی کیکاوس صدوبیست سال بود (داستان رستم و سهراب/گفتار اندر افکندن رستم سهراب را)" گیسوان درد...
ما را در سایت گیسوان درد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : muhammad73 بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 18:56